🕊️

جنگل 🍁

کمی از دلبری های پاییز ببینید 🥰🧡  

 

اینجا دود آتیشی که درست کرده بودیم به خاطر آفتاب خیلی خوشگل شده بود.

اینجا هم که بعدازظهر هوا سرد شده بود و جوجه هی می‌گفت لخ کردم 😂 ما هم پتو پیچیدیم دورش 😁

​​​​​​ اینم مهراذینه 

اینم یک عدد من وسط جنگل :)

همین دیگه ...

جنگل پاییزی بود 

یه عالمه گاو دور و برمون بود 

دلارا به گاو میگه گاد 😂 

من و درسا راجب مدرسه حرف زدیم ( یه مدرسه می‌رفتیم تو زمان های متفاوت ) او راجب دانشگاه گفت در حدی که دلم خواست دانشجو بشم زودتر

آتیش درست کردیم 

ناهار خوردیم 

حرف زدیم  

بعد از دوازده ساعت هم برگشتیم خونه 

همین ...

🕊️ | دوشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۹ 8:42 AM
مثل وقتی که با خودت میگی ته این داستان ممکنه قشنگ باشه ولی ازش مطمئن نیستی